متن آهنگ | نواتکست

شبای مهتابی مثل ماه جذابه تو چشاش ستاره داره
با بدیام صبوره از حاشیه دوره میگه مالِ من میمونه
محاله از پیشم بره حرفامو گوش نده با من غریبه شه
یه دنیا عاشِقِ منه مهربونمه اتفاقه خوبمه
ماله منه دلیله خوبیه حاله منه قول داده بمونه جایی نره
ماله منه دلیله خوبیه حاله منه قول داده بمونه جایی نره
فرق داره با همه تكیه گاهمه عجب آرامشی داره.
مغرور و ارومه زیبا و خانومه تودلیه من میمونه
محاله از پیشم بره حرفامو گوش نده با من غریبه شه
یه دنیا عاشِقِ منه مهربونمه اتفاقه خوبمه
ماله منه دلیله خوبیه حاله منه قول داده بمونه جایی نره
ماله منه دلیله خوبیه حاله منه قول داده بمونه جایی نره

وقتی داشت میرفت اون آروم بود هوا خیس نم نم بارون بود
آخرش همیشه قصه هم نمیشه، نمیرفت مرگ قانون بود
این خونه پر خاطراته خونه خالی از صداته
خواب میخورم گیج و تاب میخورم، خوابیدن یه راه نجاته
گریزون ز مردم شدم، عشق دست چندم شدم
اینجا خونه من نیست، من تو اتاقم گم شدم
روزی صد بار مگه میشه مرد خاطرات و نشست دوره کرد
اون که از اول و آخرش درده از هر طرف در به در
منظومه چشماتو اون جنگل موهاتو
اون سجاده دستاتو از خونه من ببر
کویر لوت حرفهاتو این خالی ترین جاتو
این خاطراتو خاطراتو از خونه من ببر.
یه وقتای مثل دیوونه ها سر میز دوتا بشقاب میذارم
نصف غذامو ول میکنم جاش غرص اعصاب میذارم
تو این خونه لعنتی یه نفر رو کم میارم
گوشیمو بر میدارم شب یه عالم آدم میارم
شلوغ میشه دوربرم همه میرزن رو سرم
تا از توی شلوغی ها به تنهایم پی ببرم، گیجه سرم گیجه سرم
منظومه چشماتو اون جنگل موهاتو
اون سجاده دستاتو از خونه من ببر
کویر لوت حرفهاتو این خالی ترین جاتو
این خاطراتو خاطراتو از خونه من ببر

ترانه و شعر آهنگ تنهاتر از من مهدی جهانی
تنهاتر از من تنها مگه هست اشکامو دید و از پیشه من رفت
من مستو حیرون تو این خیابون خوندم با گریه باز زیر بارون
دیدی آخرشم دادمت از دست عزیزم عزیزم
دلم از زندگی خستست عزیزم عزیزم مگه میشه رو تو چشم بست عزیزم
دیدی آخرشم دادمت از دست عزیزم عزیزم
دلم از زندگی خستست عزیزم عزیزم مگه میشه رو تو چشم بست عزیزم
واست تموم شد این عشق جنون شد بالم شکستو بی آسمون شد
من مستو حیرون تنها و داغون دلتنگ میبارم همراه بارون.
دیدی آخرشم دادمت از دست عزیزم عزیزم
دلم از زندگی خستست عزیزم عزیزم مگه میشه رو تو چشم بست عزیزم
دیدی آخرشم دادمت از دست عزیزم عزیزم
دلم از زندگی خستست عزیزم عزیزم مگه میشه رو تو چشم بست عزیزم

رفتومو رفتوم ندیدوم اثرش، کمر بگیرین شال سوزنی
سُرخیه افتو تو چیشوم میزنه سُرخیه افتو ندارُم خبرش
دیگه ناچوم ز گله وای دیگه ناچوم ز گله
دیگه ناچوم ز گله حالا دیگه ناچوم ز گله
سریع سریع پا وردار سریع سریع پا وردار عشوه و با ناز وردار
آی پیرهنه خال خال رفتی که بیای فردا دوباره چشمام به در و دل بیقراره.
دیگه ناچوم ز گله وای دیگه ناچوم ز گله
دیگه ناچوم ز گله حالا دیگه ناچوم ز گله
دختر خاله وری جامو بندا دختر خاله پاشو وری جامو بندا
شو تو لاله وری جامو بندا شو تو لاله وری جامو بندا
پیرهنه خال خال رفتی که بیای فردا دوباره چشمام به در و دل بیقراره
دیگه ناچوم ز گله وای دیگه ناچوم ز گله
دیگه ناچوم ز گله حالا دیگه ناچوم ز گله

صاعقه زد به همه احساسم با یه شوک ساده نابود شدم
داغ این رابطه آتیشم زد تو یه چشم به هم زدن دود شدم
درد زخمی که نشسته رو دلم منو محدود و پریشون کرده
تب بی تابی و بیخوابی منو از اتاق خواب بیرون کرده
طاقتم کمه کجایی آخه ولی نه برو نمی گم برگرد
اگه یه کم عاشق من بودی همین اشک هام راهتو سد میکرد
شب لعنتی چقدر سنگینه بی صدا یه گوشه ای میشینم
چشمای خیسم یهو بسته میشه انگاری خواب تو رو میبینم
من که به خواب تو هم خوشبینم نمی دونم پی چی میگردی
نمی دونم که ازم چی میخوای تو به هر دوتایی مون بد کردی.
سایت هم مثل خودت بی رحمه منو تو کدوم مسیر گم کردی
گرم چی شده سرت اینجوری به من و رابطمون دل سردی
طاقتم کمه کجایی آخه ولی نه برو نمی گم برگرد
اگه یه کم عاشق من بودی همین اشک هام راهتو سد میکرد
شب لعنتی چقدر سنگینه بی صدا یه گوشه ای میشینم
چشمای خیسم یهو بسته میشه انگاری خواب تو رو میبینم

باز مستی طاقتم را تاب کرد جام دل را شوق می مشتاق کرد
بخت یارم شد که سرمستی کنم خویش را بیگانه از هستی کنم
عشق اسباب طرب را ساز کرد ساقی آمد در برویم باز کرد
در برم بگرفت دستم جام داد بوسه زان لعل لب گلفام داد
امشب از دستان او می میزنم جام با عشقش پیاپی می زنم
امشب از دستان او می میزنم جام با عشقش پیاپی می زنم
باده در پیمانه غوغا کرده است شور در میخانه برپا کرده است.
جام می رقصد به می مستانه وار در هوای ساقی سیمین عذار
امشب از دستان او می میزنم جام با عشقش پیاپی می زنم
امشب از دستان او می میزنم جام با عشقش پیاپی می زنم

یه وقت از پیشم نری ها اگه میری تو زود بیا
شبا بدون تو بی تابم دیگه نمی بره خوابم
مگه از من سرتره الکی نگو از عشقم بگذرم دیوونه
اگه تو باشی بهتره میخوام فکرت از سر من نپره
آخه بری میشم بی تو تنها من میمونم و این شبها
همیشه نگاهم سمت تو بوده عزیزم
تو دل منو بردی دیوونه تفره نرو دلم فقط پیش خود تو شاده
یادت بمونه عشقم دلمو بردی تو چه سریع از همه اینجا تو بهتری دیوونه
عاشقم کردی ناز که میکردی من همونیم که واسه تو جنگید
تو که فکرمو خوندی و رفتی میگی از عشق من گذشتی سریع
دلمو میبری چه ساده عاشقتم خودم دوباره.
اگه میری تو زود بیا شبا بدون تو بی تابم دیگه نمی بره خوابم
مگه از من سرتره الکی نگو از عشقم بگذرم دیوونه
اگه تو باشی بهتره میخوام فکرت از سر من نپره
آخه بری میشم بی تو تنها من میمونم و این شبها
همیشه نگاهم سمت تو بوده عزیزم
تو دل منو بردی دیوونه تفره نرو دلم فقط پیش خود تو شاده
یادت بمونه عشقم دلمو بردی تو چه سریع از همه اینجا تو بهتری دیوونه
عاشقم کردی ناز که میکردی من همونیم که واسه تو جنگید
تو که فکرمو خوندی و رفتی میگی از عشق من گذشتی سریع
دلمو میبری چه ساده عاشقتم خودم دوباره

واسه خاطر تو بود اگر یه عمر مست شدم
اگه به قول خودت پاپتی و پست شدم
من که آروم بودم پشت تو دعوا کردم
حرف بد بلد نبودم که به هم وا کردم
تو گفتی پشت من هستی تو بهم قول دادی
من شرارتی نبودم تو منو حول دادی
من رفیق باز بودم با تو دلم تنها شد
واسه خاطر تو بود پام به زندون باز شد
با وجود اینکه واست میدونستم مردم
واسه وایسادن پشت تو، ابد هم خوردم
نه ملاقات من اومدی نه من زنگ زدم.
ببین سلولمو با بخت خودم رنگ زدم
مامورای زندون هم عین خودت دیوونه اند
من تنها رو از انفرادی میترسونند
گفتی اسمتو نیارم میدونم معنی شو
من دیگه آخر خطم خودت هم شاکی شو
مردنم برام یه جشنه من به مرگ خندیدم
پشیمون نیستم از اینکه جا زدی، جنگیدم
تو میگی که بی گناهی من تو فکر دیگه ام
همه خوبا زیر حکمها میدونم چی میگم
چه شبهایی که اذون گفت و نشستم بیدار
که میان میبرنم الان پای چوبه دار
حالا درس منه پرت رو تو بهم حالی کن
پشتمو خالی کردی زیر پامم خالی کن
این تو این چارپایه اینبار اقلا رو باش
لااقل وقت کشیدنش تو هم پر رو باش

آمدی امشب که موج گریه ام را بر دو چشمانم ببینی تا بخندی
یا که آرامش بگیری در کنارم بر منو تنهایی من دل ببندی
ای زِگلها تازه تر مانده ای تنها مگر، این چنین یادم نمودی
کی رود از خاطرم آن شبی را تا سحر نغمه رفتن سرودی.
من که عشقت را دگر باور ندارم، عشق تو چون کودکی افسانه گشته
دیگر از من درگذر ای یار دیرین، هرچه بوده بین ما دیگر گذشته
ای ز گلها تازه تر مانده ای تنها مگر، این چنین یادم نمودی

حلال خنده ماهت تو اوج آسمون پیداست
خودت آرامش محضی با تو دلشوره بی معناست
تموم زندگی با تو پر از مفهوم و معنا شد
دعای خیر تو آقا همیشه شاملم میشد
در تو خلاصه شد هربار برای من جهان بینی
چه لحظه ای بشه دیدار چه طعم ناب شیرینی
توفیق انتظار تو عبادته دو عالم شد
صبوری و دعای عهد دوباره شرح حالم شد
حقیقت داره دلتنگی غروب جمعه هر هفته.
خودت پا درمیونی کن که صبر ار کاسه سر رفته
به دیدار تو مشتاقم، دعا کن تا عجابت شه
مدام اسم تو رو بردم تا ابراز ارادت شه، تا ابراز ارادت شه
میون ظلمت مطلق ذکر تو معجزه سازه
بیا که تشنه ایم آقا به تو بی حد و اندازه
بیا تا با ظهور تو تقدیر دنیا کامل شه
به برکت حضورت این طلسم دوری باطل شه